مطالب جديد و جذاب

سخن زيبا

پشت سرم حرف بود … حدیث شد … می ترسم آیه شود ! سوره اش کنند به جعل ! بعد تکفیرم کنند این جماعت نا اهل پشت سرم حرف بود … حدیث شد … می ترسم آیه شود ! سوره اش کنند به جعل ! بعد تکفیرم کنند این جماعت نا اهل . . . آدمیزاد بی غذا دو ماه دوام می آورد بی آب ، دو هفته بی هوا ، چند دقیقه بی”وجـــدان”، خـیلی . . . متاسفانه خیلی ! . . . می گویند عشق آنست که به او نرسی و من می دانم چرا …! زیرا در روزگ...
23 تير 1392

گناه

با سنگ هر گناه پرم را شكسته ام آه اي خدا ، خودم كمرم را شكسته ام نه راه پيش مانده برايم نه راه پس پلهاي امن پشت سرم را شكسته ام من دانه دانه اشك خودم را فروختم نرخ طلايي گهرم را شكسته ام ديگر مرا نشان خودم هم نمي دهند آيينه هاي دور و برم را شكسته ام دنيا شكست خورده تر از من نديده است حالا به سنگ خورده ، سرم را شكسته ام آرام كن مرا و در آغوش خود بگير حالا كه بغض شعله ورم را شكسته ام راهم بده به باغهاي شجرهاي طيبه من توبه كرده ام ، تبرم را شكسته ام حالا ببين كه به غير از گدا شدن در پيشگاه تو هنرم را شكسته ام< حلول ماه مبارك رمضان بر همه ر...
19 تير 1392

مهم فكر شماست

می گويند شخصی سر کلاس رياضی خوابش برد. وقتی که زنگ را زدند بيدار شد وباعجله دو مسأله راکه روی تخته سياه نوشته بود يادداشت کرد و بخيال اينکه استاد آنها را بعنوان تکليف منزل داده است به منزل برد و تمام آن روز وآن شب برای حل آنها فکر کرد. هيچيک را نتوانست حل کند، اما تمام آن هفته دست از کوشش بر نداشت . سرانجام يکی را حل کرد وبه کلاس آورد. استاد بکلی مبهوت شد ، زيرا آنها را بعنوان دونمونه از مسائل غير قابل حل رياضی داده بود . اگر اين دانشجو اين موضوع را می دانست احتمالاً آنرا حل نمی کرد، ولی چون به خود تلقين نکرده بود که مسأله غير قابل حل است ، بلکه برعکس فکر می کرد بايد حتماً آن مسأله را حل کند سرانجام راهی برای حل مسأله يافت . ...
13 تير 1392

عاشقان عيدتان مبارك باد

  باز گردد عاقبت این در، بلی رخ نماید یار سیمین بر، بلی ساقی ما یاد این مستان کند بار دیگر با می و ساغر، بلی نوبهار حسن آید سوی باغ بشکفد آن شاخه های تر، بلی طاقهای سبز چون بندد چمن جفت گردد ورد و نیلوفر، بلی دامن پر خاک و خاشاک زمین پرشود از مشک و از عنبر، بلی آن بر سیمین واین روی چو زر در هم آمیزند سیم زر بلی این سر مخمور اندیشه پرست مست گرد زان می احمر، بلی این دو چشم اشکبار نوحه گر روشنی یابد ازآن منظر، بلی شاهد جان چون شهادت عرضه کرد یابد ایمان این دل کافر، بلی جمله خلق جهان در یک کس ...
2 تير 1392

* قبیله آدم خوارها و انگشت زخمی پادشاه *

سالهای بسیار دور پادشاهی زندگی می کرد که وزیری داشت. وزیر همواره می گفت: هر اتفاقی که رخ می دهد به صلاح ماست. روزی پادشاه برای پوست کندن میوه کارد تیزی طلب کرد اما در حین بریدن میوه انگشتش را برید، وزیر که در آنجا بود گفت: نگران نباشید تمام چیزهایی که رخ می دهد در جهت خیر و صلاح شماست! پادشاه از این سخن وزیر برآشفت و از رفتار او در برا بر این اتفاق آزرده خاطر شد و دستور زندانی کردن وزیر را داد . چند روز بعد پادشاه با ملازمانش برای شکار به نزدیکی جنگلی رفتند. پادشاه در حالی که مشغول اسب سواری بود راه را گم کرد و وارد جنگل انبوهی شد و از ملازمان خود دور افتاد، در ح...
29 خرداد 1392

متني بسيار زيبا از مهاتما گاندي

به یاد داشته باش: من نباید چیزى باشم که تو می‌خواهى، من را خودم از خودم ساخته‌ام .     منى که من از خود ساخته‌ام، آمال من است .     تویى که تو از من می‌سازى آرزوهایت و یا کمبودهایت هستند .     لیاقت انسان‌ها کیفیت زندگى را تعیین می‌کند، نه آرزوهایشان .     و من متعهد نیستم که چیزى باشم که تو می‌خواهى .     و تو هم می‌توانى انتخاب کنى که من را می‌خواهى یا نه .     ولى نمی‌توانى انتخاب کنى که از من چه می‌خواهى .     می‌توانى دوستم داشته باشى، همین گونه که هستم و من هم ....
28 خرداد 1392