رفتار ما با كتاب خدا
مردی همسر و سه فرزندش را ترک کرد و در پی روزی خود و خانواده اش راهی سرزمینی دور شد… فرزندانش او را از صمیم قلب دوست داشتند و به او احترام می گذاشتند. مدتی بعد ، پدر نامه اولش را برای آن ها فرستاد. بچه ها آن را باز نکردند تا آنچه در آن بود، بخوانند ، بلکه یکی یکی آن را در دست گرفته و بوسیدند و گفتند : این نامه از طرف عزیزترین کس ماست. سپس بدون این که پاکت را باز کنند ، آن را در کیسه مخملی قرار دادند … هر چند وقت یک بار نامه را از کیسه درآورده و غبار رویش را پاک کرده و دوباره در کیسه میگذاشتند… و با هر نامه ای که پدرشان می فرستادریال همین کار را می کردند. سال ها گذشت. پدر بازگشت، ولی به جز یکی از پ...
نویسنده :
مامان آميتيس
9:48