ملانصرالدین ومجلس عروسی
مجلس عروسی یکی از بزرگان بود و ملا نصرالدین را نیز دعوت کرده بودند . وقتی می خواست وارد شود،در مقابل او دو درب وجود داشت با اعلانی بدین مظنون: از این درب عروس و داماد وارد می شوند و از درب دیگر دعوت شدگان. ملا از درب دعوت شدگان وارد شد. در انجا هم دو درب وجود داشت و اعلانی دیگر : از این درب دعوت شدگانی وارد می شوند که هدیه آورده اند و از درب دیگر دعوت شدگانی که هدیه نیاورده اند. ملا طبعا از درب دو می وارد شد . ناگهان خود را در کوچه دید،همان جایی که وارد شده بود !!! این داستان حکایت زندگی ماست. کسانی را به زندگی مان دعوت می کنیم(رابطه هایی را آغاز می کنیم) اما وقتی متو...
نویسنده :
مامان آميتيس
11:51